ماهان تیموری

هدف ما این است که کسب و کار شما را رونق بخشیم و شما را به یک ماشین پول ساز تبدیل کنیم

آنچه که برای مدیریت زمان به آن نیازمندید

ده تکنیک مدیریت زمان

مدیریت زمان مجموعه ای از مهارت هاست که شما را در استفاده از زمان کمک می کند. احتمالا روشن ترین دلیل عدم استفاده از مدیرت زمان این است که مردم نمی دانند زمان چیست، دلیل دوم سستی و تنبلی است، بعضی ها فاقد هدف و انگیزه هستند.
این مقاله با ارائه نکات و همچنین چند تکنیک در غالب مدیرت زمان به شما کمک می کند تا بتوانید درجهت تبدیل شدن به یک مدیر موفق گام بردارید. استفاده از زمان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای موفقیت است.

در بحث مدیریت نیز باید یادآور شویم که مدیریت زمان بسیار حائز اهمیت است زیرا اگر ما نتوانیم زمان را در اختیار داشته باشیم کسب و کار ما با مشکل جدی مواجه خواهد شد. راه های مختلفی برای درک ما از زمان وجود دارد.

تکنیک های مدیریت زمان

۱    توانایی گفتن “نه”

توجه داشته باشید هرگاه زمان کافی برای انجام کاری را داشتید، آن را قبول کنید، چرا که ممکن است نتوانید آن کار را به موقع انجام دهید. توانایی نه گفتن که خیلی از ما از ان عاجز هستیم بزرگترین دزد زمان ما می باشد. بارها براتون پیش اومده که کارای خیلی مهمی داشتید و وقتی یکی دیگه ازتون کاری رو میخواد که انجام بدین به دلیل اینکه نمیتونید نه بگید، مجبور میشید اینکارو انجام بدین و چه بسا که اون کار خیلی وقت گیر باشه و شما از تمامی کاراتون میمونید و در آخر با خودتون میگید که ای کاش این کار رو قبول نمیکردم.

نه گفتن به نظر خیلی مشکل میاد ولی وقتی که توانایی گفتن آن را داشته باشید در پایین چند تکنیک ساده رو برای شما میارم تا بتونید به راحتی به درخواستهای رد شدنی نه بگید

چند تکنیک برای نه گفتن

نه گفتن

اول از همه قبل از اینکه بخواین درخواستی رو قبول یا رد کنید زمانی رو واسه بررسی پیشنهادی که به شما میشه اختصاص بدید. نگاهی به تقویم کاری خودتون بندازید و بررسی کنید و مطمئن شوید که این تصمیم چقدر برای شما سود و ضرر دارد. میتونید بررسی کنید آیا میتونید درقبال کاری که قرار است انجام بدید میتونید از طرف مقابلتون بخواین که اونم برای شما کاری رو انجام بده و آیا اون شخص برای شما وقت خواهد گذاشت یا خیر.

دوم اینکه شما هر تصمیمی که قرار است بگیرید به این موضوع توجه کنید که شما نمیتونید دل همه رو بدست بیارید و همه رو از خودتون راضی نگه دارید. همه ما رونالدو بازیکن رئال مادرید رو میشناسیم. داشتم مقاله ای در مورد این بازیکن میخوندم که رونالدو از این موضوع شاکی بود که بسیاری از طرفداران مادرید مدام از وی انتقاد میکنند. رونالدو در این سالهایی که برای رئال بازی کرده تمامی رکوردها رو شکسته و تمامی افتخارات رو برای مادرید بدست آورده ولی حتی این بازیکن نیز نتونسته همه رو از خودش راضی نگه داره . پس شما هم زیاد نگران این موضوع نباشید.

موثرترین نوع نه گفتن

اگر نمیتوانستید درخواست طرف مقابل را قبول کنید با ایجاد حس مثبت در فرد درخواست وی را رد کنید. به طرف مقابل خود این اطمینان رو بدهید که میخواهید کار وی را انجام دهید ولی به دلایلی که دارید نمیتونید اینکارو قبول کنید. و مطمئن شوید که فرد از شما رضایت کافی دارد. شما حتی میتونید برای اینکار گزینه های جایگزین رو پیشنهاد کنید، اگر واقعا قصد کمک به طرف مقابل رو دارید پیشنهادی به او دهید که وی را خوشحال کند.

مثلا به شما میگه که بیا امشب بریم شام ولی شما فردا امتحان دارید و اگه به این فرد جواب منفی بدید از شما ناراحت میشه . شمابه این فرد یادآوری کنید که خیلی علاقه دارید که باهم شام بخورید ولی فردا امتحان دارید و به جای آن فرداشب برای شام خواهید رفت.

۲    روی یک کار متمرکز شوید

تمرکز کردن
یک مکان مناسب برای انجام کار مورد نظرتان انتخاب کرده و تمامی مواردی که باعث حواسپرتی شما می شود را از خود دور سازید. این تکنیک که در بخش پومودورو توضیح داده میشود. بیشتر به این ضرب المثل اشاره میکنه که چندتا هندوانه رو با یک دست نمیتوان گرفت. خیلی از ما وقتی درگیر کاری میشویم دوست داریم کارهای دیگر رو هم کنار آن انجام بدیم و تمرکز خودمون رو روی کارهای مختلف میذاریم و در آخر هیچیک از کارها رو نمیتونیم به درستی انجام بدیم.

یادم میاد که قرار بود بسته های پستی رو واسه مشتریان ارسال کنیم و چون دیدیم کارا داره به کندی پیش میره به هرکسی چندتا وظیفه دادیم، و چند نفر کار مشابه رو انجام میدادن ولی از اونجاکه تمرکزشون رو از دست داده بودن در آخر یا چندتا بسته ارسال نشد، یا چندبار ارسال شد و در انتها مجبور شدیم دوباره برگردیم و لیست رو مرور کنیم ، به افراد زنگ بزنیم و خیلی زمان خودمون رو از دست دادیم

برای اینکه بدونیم چگونه زمان را مدیریت کنیم باید خوب فکر کنیم و نقاط مثبت و منفی کارمون رو به درستی بسنجیم با اینکار در جهت بدست آوردن مهارت مدیریت زمان قدم برداشته ایم.

۳    کار خود را به تاخیر نیاندازید

تاخیر انداختن
کلا برای ما به یک عادت تبدیل شده که کارامون رو به تاخیر بندازیم. یکم به خودتون نگاه کنید. میخواین ورزش رو شروع کنید میگید از شنبه میرم، میخواین برید کلاس زبان میگید بذار سر ماه بشه ، میخواین برید تفریح میگید حالا بذار هفته بعد. مدام و مدام کارهامون رو به تاخیر میندازیم. اگر به موقع کاری را شروع کنید قادر خواهید بود آن را تا پایان مدیریت کنید. به خاطر داشته باشید انجام هیچ کاری مشکل نیست، اگر و تنها اگر مصمم به انجام آن باشید.

از اینجا شروع کنید. هروقت تصمیم گرفتید کاری رو انجام بدید همون موقع برای اون کار رفتار کنید. یه رفتار کوچیک هم کافیه. چون وقتی شخص تصمیم میگیره کاری رو انجام بده تو همون لحظه انرژی و انگیزه بالایی واسه انجام دادنش داره و اگه اونو به تاخیر بندازه کلا فراموشش میکنه و این تنبلی مانع از انجام دادنش میشه . مثلا اگه میخواین کتابی رو بخونید همون موقع پاشید و چند صفحه ای از اون رو ورق بزنید یا اگه میخواین کلاس زبان ثبت نام کنید همون موقع به چندتا آموزشگاه زنگ بزنید. خلاصه رفتاری رو از خودتون نشون بدید که هم انگیزه شما رو بالا ببره و هم شما رو به انجام اون کار متعهد کنه.

۴    حذف جزئیات

حذف جزئیات
اکثر ما دچار وسواس شده و به جزئیات زیاد اهمیت می دهیم. درواقع این همون کمالگراییه. بعضی از افراد وقتی میخوان کاری رو انجام بدن حتما میخوان تو انجام اون کار به خودشون نمره بیست بدن و به نوزده و نیم و نوزده قانع نمیشن. البته این در بعضی موارد خوبه ولی در اکثر موارد موجب میشه ما زمان رو از دست بدیم. مثلا قراره کاری رو انجام بدن که انجام دادنش کلا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه زمان میبره ولی اینقدر درگیر جزئیات میشن که این کار روزها زمان میبره و مهمترین کارهای خودشون رو از دست میدن و یا زمان لازم برای انجام دادنش ندارن.

بهترین روش این است که نگاهی به گذشته خود انداخته، از آن درس گرفته و سعی کنید به آینده کاری که قرار است انجام دهید فکر خود را معطوف کنید، تا بتوانید به هدف خود برسید.

۵    برای هرکار زمانی مشخص درنظر بگیرید

اختصاص زمان
مهمترین بخش تکنیک پومودورو برای مدیریت زمان همین بخشه که ما برای هرکاری باید زمانی مشخص در نظر بگیریم و سعی کنیم کار مدنظر رو تو همون زمان مشخص شده انجام بدیم. وقتی برای کارهامون محدودیت زمانی ایجاد میکنیم متعهد میشم که حتما اون رو در زمان تعیین شده به پایان برسونیم و همین امر باعث میشه ما زمان خودمون رو از دست ندیم.

محدودیت زمانی باعث تمرکز بیشتر شما در انجام کارها خواهد شد. اگر نتوانستید کاری را در زمان مشخص انجام دهید بازگردید و با دقت و تمرکز بیشتر سعی کنید آنرا به پایان برسانید.

۶    استراحت مابین کارها

استراحت کردن
هنگامی که کارها را به دنبال هم انجام می دهید نمی توانید درک درستی از آنچه که انجام می دهید داشته باشید. در حین انجام کارهایتان سعی کنید زمانی را برای آرامش و استراحت درنظر بگیرید تا مغزتان بتواند نفسی تازه کند.بدن انسان همچون یک ماشین میمونه که وقتی زیاد کار میکنه نیاز به استراحت و خنک شدن دارید.

کتاب مدیریت زمان، مدیریت زمان و برنامه ریزی، مدیریت وقت، مقاله مدیریت زمان، تعریف مدیریت زمان، روش های مدیریت زمان، روشهای مدیریت زمان، مقاله در مورد مدیریت زمان، کتاب صوتی مدیریت زمان، راه های مدیریت زمان، تحقیق در مورد مدیریت زمان، اصول مدیریت زمان

اگه شمابخواین از بدنتون زیاد کار بکشید به اصطلاح آب روغن غاطی میکنه و دیگه انگیزه لازم و انرژی لازم برای انجام ادامه کارها رو نخواهید داشت. باید بین کارهاتون حتما زمانی رو برای تفریح و استراحت اختصاص بدید. خودتون رو از اون فضای کاری دور کنید و ذهنتون رو از اون فضای کاری کلا خارج کنید به موضوعات کاری فکر نکنید. این کار باعث ریکاوری ذهن شما خواهد شد و باعث میشه کار بعدی رو با همان انگیزه و انرژی اولیه انجام بدین.

۷    ورزش کنید

ورزش کردن
طبق تحقیقات انجام شده بین سالم زندگی کردن و بازدهی کارها رابطه مستقیمی وجود دارد. به یاد داشته باشید خواب کافی، ورزش کردن و غذای سالم انرژی شما را در حد مطلوبی نگه می دارد. با ورزش کردن خستگی و کسالت از بدن شما رفع میشه و انرژیتون دوباره برمیگرده. تغذیه سالم رو نیز فراموش نکنید برای اینکه بتونید به خوبی مدیریت زمان داشته باشید باید سوخت اینکار رو تهیه کنید و این سوخت با ورزش کردن و استراحت کافی تامین میشه.

۸   گروه بندی وظایف

فرض کنید وظایف مختلفی به شما محول شده است. بجای آنکه به صورت حدسی آنها را دسته بندی کنید، کارهایی را که شبیه به هم هستند را کنار هم بگذارید. کارهای گوناگون فضای فکری مختلفی را می طلبد. این کار باعث می شود ذهن شما روی کار مشخصی درگیر باشد و خط فکری شما حفظ می شود.

اگه میخوایم مدیریت زمان داشته باشیم باید و کاری رو فراموش نکنیم و یا بتونیم به درستی همه کارهامون رو انجام بدیم بهتره که کارهای مشابه رو کنار هم دسته بندی کنیم. این باعث میشه که کارها رو به دنبال هم انجام دهیم. با این روش ما میفهمیم که این گروه از کارها رو انجام داده ایم و تمام شده و حالا باید سراغ دسته دیگری بریم و همچنین از طرفی میتونیم دقیقا بدونیم که چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشده است.

۹    نظم و ترتیب

داشتن نظم و ترتیب موجب صرفه جویی در وقت و هزینه می شود. یک سیستم بایگانی برای پرونده ها فراهم کنید و مطمئن باشید همه چیز درجایی ذخیره خواهد شد.

کامپیوتر خونتون رو در نظر بگیرید، شما مطالب زیادی رو فقط داخلش کپی میکنید و حجم زیادی از اطلاعات رو وارد اون میکنید. حال بعد گذشت یه مدت شما میخواین این مطالب رو پیدا کنید. مطمئنا اینجا فراموش کردید که چه مطلبی رو کجا ریختید و الان به مشکل خوردید و نمیتونید اون مطلب رو پیدا کنید و همین امر باعث میشه زمان زیادی رو از دست بدید و به دنبال مطلبتون سرچ کنید. بعد از گذشت چند ساعت یا اصلا مطلب رو پیدا نمیکنید و یا وقتی بهش میرسید اینقدر خسته شدید که دیگه میلی به اون ندارید. دقیقا کارهای ماهم مثل همین میمونه.

اگه شما بخواین به صورت قدیمی و همونطور به طور نامنظم کارهاتون رو انجام بدین مدام باید زمانتون رو بذارید تا به یاد بیارین که چه کارهایی رو انجام دادید و چه کارهایی هنوز مونده و وقتی آخر شب که میخواین به رختخواب برید تا آسوده بخوابید استرس تموم وجودتونو میگیره و با کف دست به پیشونیتون میکوبید و میگید ااااا دیدی یادم رفت اینکارو انجام بدم

۱۰    نوشتن

نوشتن
نوشتن را به یکی از عادت های منظم خود تبدیل کنید. شاید نوشتن هزاران کلمه در یک هفته دشوار به نظر برسد، اما اگر آن را به یک عادت تبدیل کنید امری شدنی است. نوشتن باعث میشه ذهن شما از درگیری خارج بشه و بتونید مدام ایده پردازی کنید و یا اینکه روشهای مختلف به ذهن شما خطور میکنه. وقتی شما ذهن خودتون رو با نوشتن خالی میکنید، اینکار در روند یادگیری شما نیز خیلی زیاد تاثیر گذاره . چونکه شما یکبار دیگر مطلبی رو که میدانید دوباره از طریق نوشتن میبینید و این باعث میشه که اون مطلب هیچگاه فراموش نشه. این یکی از مهمترین تکنیک های مدیریت زمان می باشد.

حتما برای شما پیش اومده که مطلبی رو چندین بار میخونید ولی اونو به خاطر نمیارید. شاید مجبور باشید واسه اینکار چندین بار یک کتاب رو مطالعه کنید و یا اینکه یهو یه مطلبی به ذهنتون میرسه ولی نمیدونید که باید کجای یک کتاب رو مطالعه کنید تا به مطلبتون برسه و زمان زیادی رو از دست میدید. اینجاس که نوشتن تاثیر فوق العاده خودشو به شما نشون میده.

عادت نوشتن را حفظ کنید تا همواره ذهنتان درگیر نوشتن باشد و به راحتی بتوانید زمان را مدیریت کنید

من خودم واسه اینکه بخوام مطلبی رو فقط یکبار بخونم و به خوبی اونو به حافظه بسپرم، هنگامی که کتابی رو مطالعه میکنم از هر فصلش نکته برداری میکنم. این باعث میشه که علاوه بر خوندن اون متن من یکبار دیگه اونو با چشمام میبینم و یکبار دیگه در ذهنم تکرار میشه و این تکرار های مکرر مانع فراموشی بنده میشه و همچنین اگه روزی بخوام دوباره به اون مطلب مراجعه کنم دیگه نیاز نیست کل کتاب رو ورق بزنم ، بلکه فقط نکته برداری های خود را نگاه کرده و به مطلب مورد نظر دست پیدا میکنم.

حالا بازهم میپرسید که چگونه زمان خود را مدیریت کنیم  ؟؟؟  فقط کافیست که به نکات بالا به خوبی عمل کنید تا ببیند چگونه قدرت زمان را در اختیار دارید و به همه کارهای خود رسیده و روز را به زیبایی به شب تبدیل میکنید.

چالش های مدیریت زمان
سه تکنیک مدیریت زمان

۱    تکنیکGTD

شاید بتوان گفت GTD مشهورترین تکنیک مدیریت زمان در دنیا باشد.

ایده اصلی این تکنیک آن است که شخص ابتدا باید کارها را از ذهن خود خارج کند و روی کاغذ بیاورد با این کار ذهن تنها روی کارهای نوشته شده تمرکز خواهد کرد و از یادآوری اینکه چه کاری باید انجام دهد رها می شود.

۲    تکنیک Pomodoro

پومودورو

این تکنیک یک روش ایتالیایی است که یاد گرفتن آن چندان زمان زیادی نمی بره.

در این روش شما با استفاده از یک تایمر انجام کارها را به محدوده های ۲۵ دقیقه ای تقسیم کرده و بین هر ۲۵ دقیقه ۳ تا ۵ دقیقه زمان استراحت قرار دارد و سپس کار بعدی شروع می شود. این کار تا سه بار انجام میشه و سپس ۱۵ دقیقه استراحت میکنیم.

پارامتر این کار به نظر خیلی سادس ولی وقتی که من خودم شروع به انجام دادنش کردم دیدم که اصلا امکان پذیر نیست. من خودم روز اول و دوم و سوم خیلی خوب با جدیدت انجام دادم ولی دیدم که خیلی خسته میشم و روزهای بعدی میلی به انجام دادنش ندارم. با خودم فکر کردم که کجای کار میتونه مشکل داشته باشه. منکه دارم کارارو درست انجام میدم.

گرفتم از حجم کاریم کم کردم تعداد کارای کمتری رو در روز درنظر میگرفتم و انجام میدادم، خب بازم چند روزی اوضاع به خوبی پیش میرفت ولی تبدیل شده بودم به ماشینی که داره کاراشو پشت سرهم انجام میده. خب به نظرتون مشکل کار کجا بود.و دیگه اصلانمیشد اسمشو مدیریت زمان گذاشت.؟؟ این سوال توو ذهنم ایجاد شد که برم آموزش های برنامه ریزی روزایه رو بببینم. اینبار متعهد شم که کاری رو که مخیوام انجام بدم.

اما با پومودورو چگونه وقت خود را مدیریت کنم

من خودم تموم ده فرآیندی که در بالا بهش اشاره شده رو طی کردم اونا رو یکی یکی از فرآیند کاریم حذف کردم، تمرکز کردم، نه  گفتم ، به کارام نظم دادم و گروه بندی کردم همه کارارو انجام دادم ولی بازم هنوز یه جای کار میلنگید. هرکاری رو ۲۵ دقیقه زمان بهش اختصاص میدادم تموم میشد کمی استراحت و نوبت کار بعدی شروع میشد. ولی این کافی نبود.

عزیزان چیزی که میخوام بهتون بگم حاصل تجربه بنده است پس خوب بهش دقت کنید. بعد از چند ماه من مشکل کار خودم رو پیدا کردم. من در طول روز کارامو خیلی خوب انجام میدادم. به همشون میرسیدم ولی هرروز داشتم افسرده تر میشدم. بی انگیزه تر میشدم. واقعا مشکل کار کجا بود. مشکل کار من توو علاقه مندیام بود.

علاقه مندی ها مهمترین عنصر برای انجام برنامه مدیریت زمان

چیزیکه خیلی مهمه و شما باید حتما بهش اهمیت بدین، علاقه مندیای شماست. شما باید کارایی رو انجام بدین که بیشترین علاقه رو به اونا دارین. من تمام برنامه روزمو یادداشت میکردم ولی به این موضوع توجه نمیکردم که من واقعا چه کاری رو علاقه دارم زودتر انجام بشه . همین باعث میشد من کارهایی که خیلی برام کسل کننده بود رو زمانی که خیلی انرژی دارم انجام بدم و کارهای مورد علاقم رو زمانی که تمام انرژی من گرفته شده بخوام انجام بدم. واسه همین دیگه پایان روز اون میل و رغبت و اشتیاق لازم رو نداشتم.

واسه همین برنامه کاریم رو بر اساس کارهایی چیدم که هم از اهمیت بالاتری برخوردار بودن و هم خودم واسه انجام دادنش علاقه زیادی داشتم. این باعث شد که من وقتی اون کارها رو به پایان میرسوندم ، بی نهایت انرژی داشتم که برم کارهای بعدی رو انجام بدم و انگیزه و انرژی لازم رو بدست بیارم

۳    تکنیک تمرکز فرانکلین کاوی

مبنای این روش اولویت بندی کارها می باشد.

کارها را براساس سرعت انجام در یک ماتریس طبقه بندی می کنیم.

با مشخص کردن کارهای کم اهمیت تر بیشتر بر روی کار هایی تمرکز کنیم که ارزش بالاتری دارد.

در مقاله بالا یاد گرفتیم که چگونه مدیریت وقت و زمان داشته باشیم و اینکه چطور با استفاده از تکنیکهای مدیریت زمان بتونیم زمان خودمون رو مدیریت کنیم.  همه انسان ها دغدغه این را دارند که زمان کافی برای رسیدن به امور مختلف را ندارند و همیشه از اینکه کارهای آنان به فردا واگذار می شود، ناراضی هستند. این افراد باید با مطالعه این تکنیکها و بدست آودرن مهارت های مدیریت زمان می توانند ، برای امور خود به طور دقیق برنامه ریزی کرده تا بتوانند به بهترین نحو ممکن انجام کارها را محقق کنند.

     چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تند خوانی مراجعه نمایید

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده ی خود ما را در ارائه هر چه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری

نویسنده: ماهان تیموری – صابر خلیلی

ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، آموزش مدیریت سایت، فن بیان

برچسب ها:    

۱۸ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

هدف | بی هدفی قاتل انسانهاست

دانلود ویدئو بی هدفی قاتل انسانهاست

امروز می خوایم راجب هدف صحبت کنیم. و تاثیر هدف رو براتون توضیح بدم و راهکارهای هدفگذاری رو براتون بگم تا ببینیم چطور می تونیم ما به هدف خود برسیم.
ویکتور فراکر در جنگ جهانی دوم به اسارت گرفته شد. همینکه این افراد وارد زندان می شدن ناخن های اونا رو میکشیدن. بهشون سه وعده کتک می دادن و غذایی که می خوردن سوپ نبود آب سوپ بود. او متوجه شد که از هر صد نفری که میان اینجا فقط یک نفر زنده می مونه. رفت و تحقیق کرد تا ببینه چرا این افراد زنده می مونن. میره رو فیزیکشون تحقیق می کنه و میبینه افرادی که زنده موندن حتی افراد ریزه میزه ای بودن و از لحاظ فیزیکی زیاد قوی هم نبودن. میره باهاشون صحبت می کنه ازشون می پرسه چی شده که شما تونستید دوام بیارید.
نفر اول گفت من موقعی که به اسارت رفتم خانمی داشتم که باردار بود الان اگه بچم به دنیا اومده باشه سه سال و شش ماهشه، می خوام برم بچمو ببینم.
نفر دوم گفت من عاشق دختری بودم که میخوام برگردم و باهم یه زندگی رویایی رو آغاز کنیم.
نفر سوم گفت مادر پیری دارم که خیلی واسه من زحمت کشیده، پدرم وقتی کودک بودم فوت شد و مسئولیت من گردن مادرم بود من میخوام برگردم و زحمات مادرم رو جبران کنم.
همه این افراد دارای یک ویژگی مهم بودن و اون هدف بود.
همیشه به یاد داشته باشید که

بی هدفی قاتل انسان هاست.

هدف چیست

هدف یعنی فرآیندی که تکلیف تک تک لحظه های تک ک زندگی ما رو مشخص می کنه.
یعنی کاری انجام بدیم که ما رو به اونجا برسونه. یکی از راههای رسیدن به هدف اینه که مراقب باشید اهداف با ارزش های ذهنیتون یکی باشه. اگر توو زندگی ساده ای بزرگ شدید، باید رسیدن به یک ماشین لوکس رو برای خودتون اول به یک ارزش تبدیل کنید. باید به ارزش هدف هاتون فکر کنید. خیلیا میگن اعتماد به نفسپررویی میاره. ولی ما باید این جنبه منفی رو از ذهنمون دور کنیم. بنابراین میریم و ارزش های اصلی داشتن اعتماد به نفس بالا رو بدست میاریم و این ویژگی ها ارزش های داشتن اعتماد به نفس بالا می باشد و ما به سمت آن گام برمیداریم.
فرآیند هدف همینه باید کار کنیم، در مسیر باشیم تا به قله برسیم. گاهی وقتا واسه رسیدن به هدف واقعا خسته میشیم. چون مسیر طولانیه. همیشه سعی کنید تفریح کنید، بزنید کنار و از مسیرتون لذت ببرید.جیم ران در رشد و بهبود شخصی میگه پل بین اهداف و دستاوردها چیزی نیست جز انضباط فردی . هرروز کار کنید، تلاش کنید و توو مسیر باشین. خیلی وقتا به هدفمون خیلی نزدیک شدیم، خسته میشیم بزنید کنار و یکم تفریح کنید، خودتون رو واسه رسیدن به هدف فنا نکنید.

سطوح اهداف

من اهداف رو به پنج سطح دسته بندی کردم که دوتا از مهمتریناشون اهداف مالی و اهداف رشد و بهبود فردی. که من معتقدم رشد و بهبود فردی خیلی مهمتره. اگر شما بتونید خوب رفتار کنید پول خلق خواهید کرد.

رشد و تحول فردی

رشد و بهبود فردی به شش بخش تقسیم می شود. داشتن اهداف. اعتماد به نفس. فن بیان. ارتباطات قوی. کاریزما و اصول و فنون مذاکره می باشد. ما وقتی در این شش زمینه قوی شدیم می تونیم هر چیزی رو خلق کنیم. توصیه من به شما این است که کلیپ پویائیسم موفقیت که داخل همین سایت هست رو حتما ببینید، من داخل این کلیپ این شش مورد رو به طور کامل توضیح دادم.

سطوح اهداف مالی

اهداف مالی را در سه بخش تقسیم کرده ام کسب و کار شما، درآمد غیرفعال و سرمایه گذاری. ما از این سه راه می تونیم به ثروت برسیم. بیاین هدفمند زندگی کنیم و بذاریم فرزندان ما الگوهاشون ما باشیم. اهداف را نباید ۱۰ ساله و با مدت زمان طولانی در نظر بگیریم. اهداف باید ملموس باشند. اگه می خواین هدف رو درک کنید اهداف خود را ۱ ماهه درنظر بگیرید. بهتر است اهداف اول روی رشد و بهبود فردی باشد. و کم کم روی اهداف مالی متمرکز شویم. وقتی به هدف می رسیم خیلی زیبایی می بینیم، از بالا به پایین نگاه می کنیم و پیشرفت خودمون رو می بینم، میبینیم کجا بودیم و به کجا رسیدیم.
مجدد میگم هدف یعنی فرآیندی که تکلیف تک تک لحظات تک تک زندگیمون رو مشخص می کنه.
بیاین توو این شش زمینه به خودتون نمره بدید،اگه نمره شما ۵۰ میشه ، به خودتون نمره ۴۰ بدید که وقتی برای ۱۰۰ تلاش می کنید به ۹۰ رسیدید در واقع ۱۰۰ رو بدست آوردید. ببینید ما چطور به قله رسیدم شما نیز همین کار را برای اهدافتون شبیه سازی کنید. من یک تکنیک برای رسیدن به اهداف درست کردم و اون تکنیک سی سی است.
این تکنیک به ما میگه رفتارهای ۳۰ ثانیه ای در ۳۰ روز ایجاد کنیم. مثلا اعتماد به نفسمون پایینه و یکی از شاخه های آن درخواست کردن می باشد، که افراد معمولا نمی کنند. می خوایم کاری رو شروع کنیم ولی بهونه میاریم پول نداریم و نمی تونیم از کسی درخواست کنیم. اگه واسه درخواست کردن مشکل دارید کتاب مهارت درخواست کردن که خودم آماده کردم رو حتما بخونید. و اگر دوست دارید اطلاعاتتون در زمینه هدف بیشتر بشه کتاب توقف در سرتاسر مسیر ممنوع رو بخونید.

مهارت سی سی

سی سی سه مرحله دارد.
مرحله اول هدف گذاری می باشد که ما باید توو این امر مطالعه و تمرین کنیم. بیایم ۳۰ ثانیه اسم افرادی رو که می تونیم ازشون درخواست کنیم رو در بیاریم، این یه رفتار ۳۰ ثانیه ای می باشد.
مرحله دوم تحسین کردن خود می باشد. بیایم خودمون رو تحسین کنیم. اگه رفتاری انجام دادیم خودمون رو تحسین کنیم.
مرحله سوم جبران کردن می باشد. اگه رفتاری نشون ندادی بگو من اینکارو نکردم و از خودم راضی نیستم. احساس شرمندگی کن. ولی با خودت تکرار کن من خودم خوبم آدم خوبی هستم، پس سعی می کنم به اون چیزی که لیاقتم هست برسم. 
هفته آینده در مورد عزت نفس با شما صحبت خواهیم کرد.
به یاد داشته باشید اگه به اهداف ا ماهمون برسیم می تونیم برای رسیدن به اهداف چند سالمون برنامه ریزی کنیم. 
شاد و پیروز و سربلند باشید.
 

با عرض پوزش تصویر کتاب مهارت درخواست کردن نمایش داده نمی شود

 

 

دانلود کتاب توقف در سرتاسر مسیر ممنوع

با عرض پوزش تصویر توقف در سرتاسر مسیر ممنوع نمایش داده نمی شود

توقف درسرتاسر مسیر ممنوع

۲۱ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

کاریزما چیست و چگونه به یک فرد کاریزماتیک تبدیل شویم

دانلود ویدئو کاریزما

مقدمه

کاریزما از واژه‌ای یونانی خاریسما گرفته‌شده است و در فرهنگ لغات این‌چنین معنی می‌شود: کاریزما مجموعه رفتارها و ویژگی‌هایی از اطمینان، نعمت و برکت است که فرد با این ویژگی‌ها جذاب و اثرگذار دیده می‌شود.

درگذشته کاریزما به‌ دوراز مثبت یا منفی بودن این اثرگذاری اتفاق عجیبی به نظر می‌رسید که چطور چنین افرادی بر تعداد افراد بسیاری چنین اثری می‌گذارند؟ اگر شخصیت رهبران بزرگی چون هیتلر را مورد بررسی قرار دهیم به این تعریف می‌رسیم که این افراد دارای جذابیت و اثرگذاری زیادی بوده‌اند تا حدی که افراد بسیاری در راستای خواسته‌هایشان تسلیم‌شده و به دستورات یا خواسته‌های این افراد پاسخ مثبت می‌دادند.

یک شخصیت کاریزماتیک شخصیتی است که به‌ دوراز تصورات اغلب افراد که این افراد پرهیجان، شاد، فعال و … هستند، یک شخصیت ایمن و یا مطمئن هستند. یک انسان کاریزماتیک، شخصیت پایدار و مطمئنی دارد که به نظر می‌رسد همین اطمینان موجب جذابیتشان می‌شود. یک انسان می‌تواند تمام ویژگی‌های مثبتی که گفتیم را داشته باشد ولی کاریزماتیک نباشد. یک شخصیت کاریزماتیک فردی است که می‌تواند تعداد افراد بسیاری را با اهداف خود همراه و هم سو کند. تحقیقات زیادی دراین‌ ارتباط شده است که یک فرد کاریزماتیک چه ویژگی‌هایی دارد؟ در این مقاله به چهار ویژگی مهم این افراد اشاره خواهیم کرد.

چهار ویژگی افرادی که کاریزما دارند

  • صحبت کردن قاطع:

اگر بخواهید در همان نگاه اول یک فرد کاریزماتیک را بشناسید به صحبت‌ها و صدای او توجه کنید. این افراد با اعتماد به نفس بالا  قاطع صحبت می‌کنند و به خاطر همین قاطعیت و اطمینان درفن بیان خود افراد بسیاری را به سمت خود جذب می‌کنند و باعث می‌شوند افراد شنونده به صحبت‌هایشان اعتماد کرده و با آن‌ها همراه شوند.

  • ثابت‌ قدم بودن:

کاریزماتیک ها در عقاید و باورهایشان ثابت‌قدم‌اند و ضرب‌المثل به هر کس می‌رسد، رنگ عوض می‌کند، در مورد این افراد صدق نمی‌کند. این افراد به هر نحوی روی عقاید خود پافشاری می‌کنند و امکان ندارد با تغییر شرایط از تصمیم خود منصرف شوند. به همین دلیل است که به هر آنچه بخواهند می‌رسند. دیر یا زود دارد اما انجام می‌دهند.

  • آینده‌ نگر بودن:

افراد کاریزماتیک آینده را می‌بینند و با توجه به آن عمل می‌کنند. تصمیمات امروزشان با توجه به برنامه و نتیجه‌ای که در آینده می‌بینند گرفته می‌شود. این شیوه‌ی عملکرد این افراد باعث می‌شود راحت‌تر و مطمئن‌تر تصمیم بگیرند چون می‌دانند مقصدشان کجاست و چه اقداماتی باید انجام دهند.

  • جلوتر از دیگران درحرکت‌اند:

کاریزماتیک ها انسان‌های عصر هجر نیستند بلکه افرادی هستند که از آموزش‌های نوین، برنامه‌های به‌روز و شیوه‌های مدیریتی جدید برای پیشبرد اهدافشان استفاده می‌کنند. این افراد می‌دانند دانش برای آن‌ها قدرت است و هیچ‌وقت از کنار این موضوع بی‌تفاوت عبور نمی‌کنند. سعی می‌کنند همه‌چیز را بدانند و با آگاهی تصمیم بگیرند. سطح آگاهی و دانش این افراد از کلامشان کاملاً مشخص است.این افراد مدام در حال مطرح کردن ایده های نو می باشند.

 

با عرض پوزش تصویر با مشکل مواجه است

 

آیا کاریزماتیک بودن ذاتی است؟

 

خیر البته یک فرد می‌تواند به‌طور ذاتی مجموعه‌ای از رفتارها را برای جذب و اثرگذاری داشته باشد اما این به معنی این نیست که این ویژگی کاملاً ذاتی است. شما می‌توانید با انجام کارهایی به یک فرد کاریزماتیک تبدیل شوید. یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید انجام دهید، کار کردن روی زبان بدن یا body language است. افراد با کاریزما به‌دقت روی زبان بدنشان توجه دارند و می‌دانند کجا چه رفتاری نشان دهند که اثر خود را بگذارند. شما هم می‌توانید با رعایت این نکات تبدیل به یک فرد با کاریزما شوید و همه را تحت تأثیر خود قرار دهید.

 

آیا من می‌توانم یک کاریزماتیک باشم؟

 

چراکه نه؟! شما می‌توانید یک انسان کاریزماتیک باشید. فرقی نمی‌کند اگر یک بانوی خانه‌دار هستید و یا وزیر یا رئیس‌جمهور یک کشور یا دانشجو یا کارمند! شما برای اثرگذار بودن نیاز به کاریزما دارید. برای این‌که به یک انسان کاریزماتیک تبدیل شوید نیاز به شناخت خصوصیات و رفتارهای این افراد دارید. در ادامه ۴ راهکار ارائه کرده‌ایم تا با استفاده از این راهکارها بتوانید روزبه‌روز کاریزمای خود را تقویت کنید و تبدیل به انسان اثرگذاری شوید که دنیا را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد:

 

  • شنونده باشید تا گوینده:

برخلاف تصور افراد یک شخصیت کاریزماتیک زیاد صحبت نمی‌کند اما وقتی صحبت می‌کند کلام ارزشمندی می‌زند که همه را میخکوب می‌کند. افراد پرحرف نه جذاب هستند و نه اثرگذار بلکه افراد کاریزماتیک کم صحبت می‌کنند و سنجیده. ویژگی‌های یک شنونده‌ی واقعی را در مقاله‌ای به‌طور کامل توضیح خواهم داد اما تا اینجا بدانید که باید ارتباط چشمی برقرار کنید، تمرکزتان روی فرد موردنظر باشد، لبخند بزنید و به‌طورکلی به صحبت‌هایی که طرف مقابل می‌زند به‌طور کامل توجه کنید.

  • طرف مقابل شما مهم‌ترین انسان روی زمین است:

با این نگاه با دیگران ارتباط برقرار کنید و به آن‌ها توجه کنید که آن‌ها مهم‌ترین انسان روی زمین هستند. شاید بگویید سخت است اما به‌مرور و با تمرین به این مهارت دست پیدا خواهید کرد. بیشتر بگذارید دیگران صحبت کنند تا اینکه به توصیف خود بپردازید. این را به خاطر بسپارید یک فرد کاریزماتیک انسان آگاهی است که این آگاهی را از همین ارتباط‌ موثرو صحبت با انسان‌های مختلف کسب کرده است. زیاد به صحبت کردن از خودتان پافشاری نکنید و در مقابل طوری رفتار کنید که صحبت‌های طرف مقابل برایتان جذاب و شنیدنی هستند.

کمک کردن و یاری‌رساندن مهم‌ترین خصلت یک کاریزماتیک است:

دیگران برایتان مهم باند و اگر همین یک اصل را به‌خوبی رعایت کنید خواهید دید تعداد افراد زیادی را جذب خودکرده‌اید که واقعاً دوستتان دارند و به صحبت‌های شما گوش می‌دهند. هدف از ارتباطتان کمک و یاری‌رساندن باشد به‌دوراز فخرفروشی و تظاهر. یک رفتار صادقانه کاملاً به دل می‌نشیند و نیازی به‌زحمت زیاد نیست.

  • تشویق و تکریم را فراموش نکنید:

نکات مثبت افراد را شناسایی کنید و به آن‌ها بگویید صادقانه و به‌دوراز اغراق. این کار شمارا در ذهن افراد ثبت می‌کند.

نتیجه گیری:

بنابراین با توجه به آنچه در مقاله گفته شد، یک فرد می تواند چهره ای کاریزماتیک داشته باشد و این امر به هیچ عنوان ذاتی و مختص افراد  خاص نمی باشد. تنها کافی است اصول کلی برای تبدیل خود به یک شخص کاریزماتیک را رعایت کنیم تا بتوانیم در زمره این افراد قرار بگیریم

چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

 

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری
ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ،شخصیت شناسی

۱۹ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۰۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

فنون مذاکره راز اصلی نوابغ ثروت ساز

دانلود ویدئو فنون مذاکره

 موضوع این هفته یکشنبه ها در مورد فنون مذاکره است. معمولا افرادی که فنون مذاکره بلد نیستند، همیشه در مذاکرات شکست خورده هستند. حتی زمانهایی که حق با آنها می باشد، نمی توانند نتیجه مطلوب را کسب کنند، زیرا طرف مقابل با استفاده از قدرت مذاکره و استفاده ازاصول مذاکره، همیشه برنده می شود.

میدانیم که مهمترین خصوصیات نوابغ ثروت ساز شامل ۶ مورد بود.

نوابغ ثروت ساز هدفمند هستند، اعتماد به نفس بالایی دارند، ارتباطات قوی، فن بیان، کاریزما وفنون مذاکره از مهمترین ویژگی های این افراد می باشد. اگر می خواهید یک نابغه ثروت ساز شوید باید بتوانید مذاکره کنید. معمولا افرادی که فنون مذاکره را به خوبی می دانند. بهتر می خرند و همچنین بیشتر می فروشند. نکاتی که امروز برای فنون مذاکره به شما میگم باید با دقت گوش کرده و سعی کنید به آن عمل کنید

مهمترین فنون مذاکره برای نوابغ ثروت ساز

مذاکره کنندگان قوی می دونن دقیقا از مذاکرشون چی میخوان. حتما هدف مذاکره را مشخص کنید.

قبل از مذاکره تا جایی که میشه به فکر منافع طرف مقابل خود باشید. باید تا می توانید در ذهن طرف مقابل پیام خوب ایجاد کنید.

برای اینکار خود را جای شخص مقابل قرار دهید، منافع فرد را بنویسید و بهشون این منافع را بگویید. بیشتر درمورد سود های افراد صحبت کنید.

مذاکرات خود را ترک کنید بلکه آن را قطع نکنید. از کلمه نه استفاده کنید. مثلا دوستی از شما می خواهد که میای بریم بیرون شما به آنها نه نگویید، نه به منزله قطع مذاکره می باشد. بلکه می توانید بگویید میشه چند روز دیگه بریم، با اینکار شما مذاکره را ترک کرده اید ولی راه بازگشت وجود دارد.

گهگاه در مذاکرات سوالات نامرتبط بپرسید. هرگاه احساس کردید شرایط شما به ضرر شما می باشد بهتر است با پرسیدن یک سوال نامرتبط حرف طرف مقابل را قطع کنید، شما با اینکار خط فکری طرف مقابل را قطع میکنید. شما با ایجاد یک وقفه میتونید رشته کلمات طرف مقابل را از بین ببرید.

به طرف مقابل خود امتیاز بدید. اما در مقابل هر امتیازی که میدید باید یک امتیاز دریافت کنید.

قبل از مذاکره تا می توانید طرف مقابل را بشناسید. حتی با نوع پوشش فرد آشنا باشید. خودتون رو شبیه طرف مقابل دربیارید، مثل اون بپوشید، مثل اون صحبت کنید.

در مذاکرات مثل طرف مقابل خود صحبت کنید.

سعی کنید خوب گوش کنید تا بتوانید از کلمات فرد علیه خودش استفاده کنید.

استفاده از یک خودکار و دفتر در مذاکره و یادداشت نکات مهم از مهمترین فنون مذاکره می باشد.

و آخرین نکته اینکه در مذاکرات بسیار بسیار جذابیت و کاریزما خود را حفظ کنید.

دوستان من توجه داشته باشید نوابغ ثروت ساز در هر جایی با هرکسی ارتباط موثر برقرار کرده و می توانند از این ارتباط ثروت بدست بیاورند

تا زمانیکه روی خودتون سرمایه گذاری نکنید زندگیتون از این چیزی که هست بهتر نمی شود.

گزینه جایگزین یکی از بهترین روشهای مذاکره

یکی ار روشهای مذاکره های ، گزینه جایگزین است ،از آن استفاده کنید و در حفظ و بهبود آن تلاش کنید.

گزینه جایگزین را باید جدی بگیرید و از غفلت از آن بپرهیزید چرا که اگر مورد بی توجهی قرار بگیرند از بین خواهند

رفت.

معمولا مذاکره کنندگان قبل از اینکه به طور قطع به نتیجه کارشان برسند گزینه های مناسب دیگر را

رها میکنند.

مثلا اگر مدیری برای استخدام، مجذوب اولین کسی که واجد شرایط هست میشود و گزینه های دیگر را

که در صف مصاحبه است را در نظر نمیگرد.

غافل از اینکه وقتی انتخاب های جایگزین را رها کند قدرت خود را در مذاکره کاهش میدهد.

جنگ رقابتی یکی از راه های مذاکره است که معمولا من این گزینه را پیشنهاد نمیدهم.به طور مثال

شما برای ایجاد یک جنگ رقابتی ،زمانی که قصد خرید کالایی را دارید ممکن است چند فروشنده را

وارد این جنگ کنید به طوری که به هر یک از آنها بگویید ،قیمت شما گرانتر از قیمت فلانی است.

البته این را در نظر داشته باشید که طرف مقابل دوست ندارد گزینه های دیگر را به عنوان تهدید به کا برید.

پس بهترین راه استفاده از انتخاب های جایگزین چیست؟

ابتدا شما میتوانید گزینه های جایگزین خود را به ترتیب جذابیت مشخص و اولویت بندی کنید.

برای مثال اگر چهار شرکت به طور همزمان به شما پیشنهاد کار بدهند.

شرکت الف

شرکت ب

شرکت ج

شرکت د

شما شرکت الف را بیشتر از همه میپسندید و شرکتهای دیگر هم تقریبا شرایط مورد نظر شما را دارند.

هرچند شرایط ایجاد جنگ رقابتی در این مذاکره فراهم است،اما توصیه میکنم از آن بپرهیزید و بحث

را اینچنین آغاز کنید:

اگر پیشنهاد شما شامل شرایط مورد نظر من باشد ،بدون نیاز به گفتگو با سایر شرکتهای دیگر شرایط تان

   را قبول میکنم و اگر شرایطی که من در نظر دارم برای شما مقدور نباشد به کمی زمان بیشتر برای

    تصمیم گیری احتیاج دارم.البته این را اضافه کنم که من کاملا مشتاق همکاری با شما هستم.

دلیل این نوع مذاکره این است که به طرف مقابل نشان دهید ، در پی آغاز جنگ رقابتی نیستید.

مذاکره کنندگان حرفه ای همواره گزینه های مختلف را انتخاب کرده و برای بهتر شدن آنها در تلاشند.

من ماهان تیموری هستم و در راه رسیدن به ثروت و آرامش شما را یاری میکنم.

۱۸ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

چگونه در هرجایی با هرفردی ارتباط برقرار کنیم

دانلود ویدئو ارتباط موثر

موضوع این هفته یکشنبه ها درمورد ارتباطات است. ما باید یاد بگیریم که چگونه در هرجایی و با هرکسی بتوانیم ارتباط برقرار کنیم. انسان ها دارای سه نیاز اصلی خوراک، پوشاک و مسکن می باشند، اما چیزی که امروزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به عنوان نیاز انسان شناخته می شود ارتباطات است.

مطالعاتی که در قرن بیستم انجام شده، نشان می دهد کسانی که توانسته اند با دیگران ارتباط برقرار کنند بسیار موفق تر بوده اند. افرادی که نمی توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند، معمولا باج می دهند و زیر بار حرف زور می روند. این افراد معمولا دوستان کمی در اطراف خود دارند و نمی خواهند این افراد را از دست بدهند، مدام مجبور به باج دادن می شوند. افرادی که نمی توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند، معمولا از جمع دوری کرده، افرادی اجتماعی نیستند و کمتر نظر می دهند. این افراد در کسب و کار خود نیز چندان موفق نخواهند بود.

اما از سوی دیگر افرادی که می توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند، دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و به خوبی می توانند افراد را بیزینس کنند و از ارتباطات خود برای کسب درآمد و ثروتاستفاده می کنند. برای برقراری ارتباط با دیگران کتابی رو نوشتم و در وب سایت تیم آموزشی ماهان تیموری قرار داده ام، با نام پرواز با عقاب ها، این کتاب به ما آموزش میده که چطور با دیگران ارتباط برقرار کنیم.  افرادی که می توانند ارتباط موثر برقرار کنند، ثروت خلق می کنند، با همسران خود بهتر می توانند ارتباط برقرار کرده و زندگی بهتری دارند.

افرادی که می توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند، طرفداران زیادی دارند، همه دوست دارن باهاشون همراه باشن، تو مسافرت، مهمونی، تفریحات و از کنار این افراد بودن لذت می برند.

حال باید ببینیم که چطور می توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم.

چند نکته در مورد برقراری ارتباط موثر

من داخل بسته آموزشی خودم ۴۵ تکنیک برقراری ارتباط موثر رو قرار دادم. حال اینجا به چند تکنیک دیل کارنگی که در کتاب دوست یابی بیان کرده، اشاره می کنم. البته این تکنیک ها مربوط به قرن ۲۰ می باشد و شما برای برقراری ارتباط نیاز دارید که این تکنیک ها را به قرن کنونی تبدیل کنید. دیل کارنگی میگه لبخند بزنید، چهرتون باید لبخند رو تو خودش نشون بده، اما برای برقراری ارتباط من به شما میگم که لبخند را اختصاصی کنید. یعنی چی؟؟؟ یعنی اینکه وقتی وارد جمعی میشید و به شخصی چشم می دوزید، هرگاه ارتباط چشمی برقرار شد به فرد لبخند بزنید و به طرف مقابل نشان دهید که لبخند مختص ایشان می باشد.

مورد بعد تحسین کردن می باشد، افراد را تحسین کنیم، دیل کارنگی میگه به افراد بگیم که چقدر خوش تیپ شدی، چه خوشگل شدی، ولی قرن ۲۱ این چیزا جواب نمیده، اگه فردی تیپ زده بود نمی تونیم بهش بگیم چه خوش تیپ شده چون فرد اینو خودش میدونه، بهتره بهش بگیم، امروز حالت خیلی خوبه، یه تغییری کردی خیلی خوب شدی، دیگه نمی تونیم ما به طور مستقیم افراد را تحسین کنیم. مثلا کسی که داره رژیم میگیره نمیریم بهش بگیم خوبه لاغر شدی، بهتره تعریف های ناخواسته از فرد داشته باشیم، مثلا امروز عوض شدی چیکار کردی؟؟

ارتباط موثر و دیگر نکات

مورد بعدی ارتباط چشمی، این ارتباط برای خانم ها و آقایان متفاوت می باشد. برای خانم ها بهتره تمام توجهمون بهشون باشه و به چشاشون زل بزنیم، خانم ها از اینکه می بینند کسی به آنها توجه می کند بسیار از خود علاقه نشان خواهند داد. در مورد آقایان بهتره از این چشم به اون چشم بریم و بهشون خیره نشیم، آقایان برخلاف خانم ها توجه مستقیم را دوست ندارند.

دیل کارنگی میگه زیباترین آوا نام افراد می باشد. افراد دوست دارند که شما نام آنها را به زبان بیاورید پس بهتر است اسم آنان را تکرار کنید. اما امروز به شما میگم که چون نام تکراری خواهد شد بهتر است علاوه بر نام، خاطرات شیرین گذشته را به یاد داشته باشید و در زمان لازم آنان را یادآوری کنید. سعی کنید در ذهن دیگران سطح جدیدی از ارتباطات را برقرار کنید.

فکر نکنید ارتباط ذاتیست و در افراد خاصی وجود دارد. ارتباط امریست کاملا اکتسابی، در یک عده کم و در عده ای بیشتر است. خود من نیز در ارتباط خیلی ضعیف بودم روی خودم کار کردم و الان می تونم به راحتی با افراد ارتباط برقرار کنم. اولین نکته واسه برقراری ارتباط، بهتره شما شروع کننده باشید. منتظر نباشید افراد سمت شما بیایند. وقتی ارتباطاتتون قوی بشه شما میتونید در هر زمان و هر موقعیتی ازش استفاده کنید، ازش پول بسازید و ثروت خلق کنید. ما در دوره پویائیسم موفقیت ۴ ساعت آموزش برای ارتباطات داریم. حتما ازش استفاده کنید. ارتباطات را خیلی راحت میشه قوی کرد و لازمه آن باید اول اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.

حال مقاله ای برای ارتباط موثر را مرور می کنیم

مدت زمان تخمینی برای مطالعه این مقاله ۳ دقیقه می باشد

 مقدمه

ارتباط موثر به مجموعه رفتارهایی گفته می‌شود که برای پیشبرد اهدافمان از آن‌ها استفاده می‌کنیم.  زمانی می‌توان گفت یک ارتباط موثر است که ما را به نتیجه‌ی دلخواهمان برساند.  همان‌طور که میدانید یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که می‌تواند شمارا به هر موفقیتی چه موفقیت  شخصی، شغلی، اجتماعی و… برساند ; مهارت برقراری ارتباط موثر است؛ بنابراین با یادگیری اصول برقراری یک ارتباط موثر  و هوش اجتماعی می‌توانید به موفقیت‌های بزرگی برسید. اصول برقراری یک ارتباط موثر چیست؟ به این سؤال پاسخ‌خواهیم داد:

نکته: نوع ارتباط خود را مشخص کنید: قبل از هر چیزی باید نوع ارتباط خودتان را مشخص کنید.  یک ارتباط مؤثر کاری با یک ارتباط موثر عاطفی متفاوت است. ازاین‌ رو باید به این نکته توجه کنید. بعد از مشخص شدن نوع ارتباط ;می‌توانید مواردی چون میزان صمیمیت، ارزش ها، حریم‌ها و… را تعیین کنید.

 

  • به نتیجه‌ای که می‌خواهید از ارتباط موثر  بگیرید، تمرکز کنید:

برای برقراری یک ارتباط موثر باید به این توجه کنید که می‌خواهید به چه نتیجه‌ای برسید؟ آیا با این شیوه‌ی صحبت کردن یا پیامی که انتقال داده‌اید; به خواسته‌ی خود می‌رسید؟ آیا همان احساسی را در طرف مقابل ایجاد می‌کنید که می‌خواستید؟ در مواقعی نتیجه کاملاً با چیزی که می‌خواستیم; تفاوت دارد، فکر می‌کنید چرا؟ چون نتوانسته‌ایم منظورمان را به‌ درستی انتقال دهیم. چطور منظورمان را درست انتقال دهیم و به نتیجه‌ی دلخواه برسیم؟ بسیار ساده و راحت است. دقیقاً مشخص کنید چه هدفی دارید. دقیق! یعنی به‌طور واضح بدانید هدفتان از برقراری این ارتباط رسیدن به چه چیزی است؟در این صورت می‌توانید منظورتان را به‌طور واضح انتقال دهید.  در ادامه نکات دیگری خواهم گفت که مکمل این نکته‌اند.

  • ذهن طرف مقابل را بخوانید:

ذهن‌خوانی یکی از مهارت‌های مهمی است که باید آن را توسط تمرکز ذهن یاد بگیرید.  شاید برخی بگویید مگر می‌شود؟! بله. علمی به نام NLP این قدرت را به شما می‌دهد. خلاصه‌ی این علم را در یک جمله تقدیمتان می‌کنم: طوری رفتار کنید که به خواسته‌ی خود برسید; رفتاری منعطف، باید روش‌های مختلف را برای رسیدن به خواسته‌تان بکار بگیرید و تا نرسیدن به هدف روی آن تمرکز کنید. علم NLP علمی است که بر روی ذهن کار می‌کند;و ارتباط مستقیمی با ذهن‌خوانی و تمرکز حواس دارد. سعی کنید بیشتر گوش کنید تا اینکه بیشتر حرف بزنید. برخلاف تصوری که افراد از ارتباط موثر دارند; باید کمتر حرف بزنید و بیشتر گوش کنید.

ارتباط موثر

کلام دریچه‌ی ذهن است به همین دلیل است که می‌توان از صحبت‌های یک شخص به ذهنیت و تفکراتش پی برد; بنابراین قبل از هر صحبتی سعی کنید با اعتماد به نفس کامل از عباراتی استفاده کنید که طرف مقابل شروع به صحبت کردن کند. سؤال بپرسید و یا نظری دهید و نظر طرف مقابل را بپرسید.  تمام این نکات را باید به‌دقت انجام دهید. برای ایجاد یک ارتباط موثرباید آنچه در ذهن خودتان و  آنچه در ذهن طرف مقابل است را به نحوی به هم ربط دهید. به همین دلیل است که افراد  در ابتدای آشنایی اگر به ایجاد ارتباط موثر علاقه‌مند باشند به دنبال شباهت‌ها می‌گردند; این به‌طور ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. می‌خواهم از این تکنیک در ارتباطات خود استفاده کنید. سعی کنید نقاط مشترک پیدا کنید و از آن‌ها برای ادامه‌ی ارتباط استفاده کنید.

  •  صمیمی باشید:

صمیمی بودن به معنی تجاوز از حریم‌ها نیست; به قول خودمان خاکی باشید. رفتاری در سطح طرف مقابلتان داشته باشید. حد و حدود را رعایت کنید. بگذارید طرف مقابل احساس راحتی کند.  راحت باشید و اجازه دهید طرف مقابل نیز احساس راحتی کند. ایجاد یک ارتباط موثربدون احساس صمیمیت امکان‌پذیر نیست; بنابراین به این نکته نیز توجه کنید.

  •   ذهن خود را مثبت نگه‌دارید:

همان‌طور که می‌دانید ذهنت مثبت از خودتان و طرف مقابل شمارا در موقعیت‌های بهتری قرار می‌دهد. چون احساس; رفتار و عمل ما تحت تأثیر ذهنیت ماست. اگر ذهنیت مثبتی از ایجاد یک ارتباط نداشته باشید، این تصویر ذهنی بر روی نتیجه تأثیر می‌گذارد.

سعی کنید بادید مثبت و یک ذهنیت مثبت اقدام به ایجاد یک ارتباط موثر کنید; این بارها به موفقیتتان کمک می‌کند. موارد مهمی نیز وجود دارد که در نظر دارم در مقاله‌ای با عنوان ارتباط موثر با دیگران به‌ طور مفصل به آن‌ها اشاره‌کنم. موضوعات مهمی چون زبان بدن; انواعشخصیت‌ شناسی  و چگونگی ارتباط برقرار کردن با آن‌ها، چگونگی انتقال پیاممان و… را در مقاله‌ی بعدی بررسی خواهیم کرد. پیشنهاد می‌کنم کتاب مهارت  درخواست کردن را از بخش کتاب سایت مطالعه کنید. همان‌طور که می‌دانید برقراری یک ارتباط موثر خود مانند یک درخواست ماهرانه است; مطالعه‌ی این کتاب گزینه‌ی خوبی برای کسب این مهارت است.

نتیجه گیری

در این مقاله آموختیم با نتیجه گیری دلخواه و تمرکز کردن و درخواست کردن و مثبت نکری و صممیمی شدن می توانیم با طرف مقابل ارتباط مؤثر برقرار کنیم و فن بیان خود را تقویت کنیم.

چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری

ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، مذاکره

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

۱۷ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

فن بیان مهمترین ویژگی افراد موفق

دانلود ویدئو فن بیان

 

دانلود رایگان کتاب فن بیان و اصول سخنرانی

دانلود کتاب فن بیان و اصول سخنرانی از همان زمان که انسان به نیروی شگفت انگیز کلام پی برد همیشه مایل بوده بتواند با قدرت و جادوی کلامش دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. شیرین سخن بگوید و به آسانی عقاید خود را مطرح کند. برای بیان احساس خود دچار کمبود لغت نشود . مخالفین را مجاب کند، و دیگران را متقاعد کند…
اما آیا از اثر گذاری کلام خود اطمینان دارید؟
آیا به راحتی افکار و احساس خود را با دیگران در میان می گذارید ؟
آیا به آسانی منظور و خواسته خود را به دیگران منتقل می کنید؟

دانلود رایگان کتاب فن بیان و اصول سخنرانی

سالها ست که آگهی ما را در رسانه های مختلف می بینید، در این مدت صدها نفر با طی کردن این دوره توانسته اند کیفیت روابط و زندگی خود را بهبود بخشند در این مدت اثبات کردیم که جذابیت کلام هدیه ای ارثی و مادر زادی برای یک دسته از انسانها نیست. واقعیت این است که زیبا سخن گفتن شیوه ای آموختنی است انسان در طول زندگی خود لغات را می آموزد، معانی آن را می فهمد و کاربرد آن را در زندگی آغاز می کند…

مشخصات کتاب فن بیان:

نام کتاب: فن بیان و اصول سخنرانی
گردآورنده: گروه تحقیق و پژوهش وب سایت سمینارما
حجم فایل: ۳٫۸۹ مگ تعداد صفحات: ۲۵ صفحه
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند
محل انتشار: وب سایت سمینارما قابل اجرا در: کامپیوتر ، تلفن همراه ، تبلت فرمت: PDF
قیمت: رایگان
مخاطب: عموم

download icon2

۱۴ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

راهکارهای مدیریت کاهش هزینه

مقدمه

این مقاله به راهکارهای کلی در مدیریت کاهش هزینه اشاره دارد، مدیریت کاهش هزینه یعنی انجام اعمالی که باعث حذف هزینه های اضافی از زندگی روزانه ما گردد. امیدواریم با خواندن این مقاله نگاهی تازه در مدیریت کاهش هزینه های شما ایجاد کرده باشیم بسیاری از سازمان ها از مدیریت هزینه های خود غافل هستند و زمانی که هزینه های خود را مورد بررسی قرار می دهند، متوجه این موضوع می شوند که میزان درآمد آنان با هزینه هایی که انجام داده اند مطابقت ندارد و آن رقم بسیار کم تر از حد انتظار می باشد. قبل از هرکاری برای انجام راهکارهای کاهش هزینه بهتر است عوامل قابل کاهش را مورد بررسی قرار دهیم. با این روش می توانیم به یک سری راهکارهای کلی در مدیریت کاهش هزینه های خود دست یابیم.

 

راهکارهای مدیریت کاهش هزینه

•    کنترل هزینه های جاری

اولین راهکار در مدیریت کاهش هزینه نسبت به هزینه های روزمره شرکت بی توجه نباشد. کلیه فاکتور ها را نزد خود نگه دارید و دلایل خرید کالا ها را یادداشت نمایید.

طی یک دوره کاری ماهانه یا هفته ای همه هزینه های انجام شده را بررسی نمایید و اولویت بندی کنید و هزینه های اضافی را حذف کنید.

 

 

•    مدیریت هزینه تامین منابع

بهتر است در پایان هر سال هزینه هایی که در رابطه با تامین منابع انجام داده ایم را مورد بازبینی قرار دهیم، لیستی از تامین کنندگان خود تهیه کرده و آنها را اولویت بندی کنیم، شاید بهتر باشد اگر برخی از منابع خود را از یک تامین کننده تامین کنیم گامی در جهت کاهش هزینه ها برداشته باشیم

 

•    همیشه در بین تامین کنندگان چالش ایجاد کنید

هیچوقت این باور را در تامین کننده به وجود نیاورید که شما به آنها نیازمند هستید. حتی اگر اینطور باشد این حالت نباید در چهره شما نمایان شود. به تامین کنندگان منابع خود این تذکر را بدهید که افراد دیگری نیز حضور دارند که مایل به همکاری با شما هستند. در این چالش دور از مطلب سخن نگویید همیشه گزینه هایی را برای خود داشته باشید که در صورت واکنش تامین کننده بتوانید صحبت های خود را عملی کنید.

•    کنترل موجودی انبار

یکی از مهمترین عوامل هزینه های سازمان هزینه های موجود به انبارداری کالا می باشد. همیشه کالا هایی که در انبار نگهداری می شوند هزینه هایی جهت نگهداری آنان بر شرکت تحمیل می شود. همچنین نگهداری بیش از حد کالا در انبار موجب افت کیفیت و حتی ارزش آن خواهد شد. سعی کنید منابع مورد نیاز خود را با توجه به موجودی انبار به روز خریداری کنید هزینه های ناشی از انبارداری را کاسته و هزینه های درحال گردش که برای سازمان سود آور می باشد را افزایش دهید.

مدیریت کاهش هزینه

•    حق العمل کاری

اگر لازم بود برای منابع انسانی خود حقوقی مشخص در نظر نگیرید. به عنوان مدیر گاهی بهتر است حقوق کارکنان را بر مبنای کاری که انجام می دهند در نظر بگیرید. مثلا برای آنان کارهای به اصطلاح کنترات را در نظر بگیرید یا مبنای حقوق آنان ساعت کاری مفید آنان در سازمان باشد.

 

•    هزینه های مربوط به تکنولوژی

گاهی با توجه به شرایط بازار و خروج شرکت از بحران و یا توسعه کاری، شرکت نیاز می داند که تکنولوژی جدیدی را به سازمان اضافه نماید. این کار بسیار هزینه بر خواهد بود. بهتر است به جای خرید تکنولوژی در ابتدا آن را به صورت استیجاره ای در اختیار بگیریم زمانی که شرکت به سود دهی رسید و تولید آن محصول برای شرکت توجیه داشت اقدام به خرید آن نماییم. با این کار در صورت عدم تامین خواسته های ما سرمایه زیادی را از دست نداده باشیم.

 

•    ایجاد حس تعهد در کارکنان

به عنوان مدیر رابطه نزدیکی با کارکنان خود داشته باشید، حرف های آنان را بشنوید و به خواسته های آنان اهمیت دهید. حسی در کارکنان خود ایجاد کنید تا آنان شما را از خود بدانند و نسبت به کاری که انجام می دهند میل و رغبت داشته باشند. این امر بسیاری از هزینه های سازمان را کاهش می دهد. افزایش اعتماد به نفس کارکنان، جلوگیری از فرار در حین کار، تلاش در حفظ تکنولوژی سازمان، کاهش هزینه های اضافی از جمله فواید این کار می باشد.

 

•    آموزش

آموزش برای کارکنان باید به درستی صورت پذیرید، چرا که آموزش های نامناسب خسارات زیانباری برای شرکت به همراه خواهد داشت. کارکنان باید نسبت به کار خود کاملا توجیه شده باشند و نقاط امن و خطرناک کار خود را بشناسند، شیوه های درست کار خود را بشناسند تا هزینه های ناشی از بی دقتی در کار را کاهش داده باشیم.

نتیجه گیری

 

با اجرای اصول کلی مدیریت کاهش هزینه نه تنها هزینه های اضافی را در سازمان کاهش داده ایم بلکه هزینه هایی که قبلا از این راه از دست می دادیم به خزانه سازمان برمی گردد. به یاد داشته باشیم کاهش هزینه های جاری کمک شایانی به سازمان کرده و در شرایط بحرانی کمک شایانی به مدیریت ریسک خواهد کرد. و به دارایی های سازمان افزوده می گردد. به یاد داشته باشیم که برای هر اقدامی ابتدا باید آن را به صورت دقیق ریشه یابی کنیم و به صورت پایه به حل آن مشکل بپردازیم

چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

 

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری
نویسنده: ماهان تیموری – صابر خلیلی

ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، مدیریت بازاریابی

 

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

گواهینامه مدیریت بهبود کیفیت چیست

مقدمه

EFQM مدیریت تعالی سازمان می باشد. که بنیاد مدیریت بهبود کیفیت اروپا آن را ارائه داده است. بنیاد اروپاییمدیریت بهبود کیفیت (EFQM) در واقع ابزاری است برای ارزیابی رشد یک سازمان در تمامی سطوح سازمان و ایجاد نظم در سیستم مدیریتی سازمان. این مدل به عنوان چارچوبی کلی در سیستم مدیریت بهبود کیفیت اروپا به کار گرفته شد.

به عنوان جایزه کیفیت برای سازمان های محلی و ملی به شمار می آید. EFQM گرچه از دیدگاه مشتریان بسیار مهم می باشد، اما برای شرکت ها به عنوان یک سیستم مدیریتی برای رشد و خود ارزیابی آن ها تلقی می شود.

مزایای استفاده مدیریت بهبود کیفیت

•    خود ارزیابی

انجام خود ارزیابی برای سازمان ها باعث می شود، وضعیت خود را با سازمان های موفق سنجیده و نقاط ضعف و قدرت خود را تشخیص دهند.

•    هدف

وجود هدف در این سیستم موجب می شود مدیران و کارکنان برای رسیدن به آن تلاش کنند.

•    اعطای گواهینامه بهبود کیفیت

داشتن گواهینامه بهبود کیفیت دستاورد بزرگی برای سازمان در جهت کسب و کار بین المللی می باشدمی باشد. با داشتن این گواهینامه برند شرکت به بازار جهانی معرفی می شود و می تواند راحتتر در بحث مدیریت بازاریابی و فروش عمل نماید.

•    افزایش سطح کیفی

فضای رقابتی ایجاد شده برای کسب گواهینامه بهبود کیفیت توسط سازمان ها، موجب رشد سازمان ها گردیده است

•    رضایتمندی

این مدل به رضایتمندی تمامی ذینفعان توجه دارد، بنابراین به طور کلی موجب رضایتمندی در کلیه ابعاد خواهد شد

•    تضمین موفقیت سازمان

مدل بهبود کیفیت موفقیت سازمان را بطور نقطه ای بررسی نمی کند بلکه به ارزیابی موفقیت شرکت در دراز مدت می پردازد. برای بدست آوردن گواهینامه بهبود کیفیت اروپا یکسری معیار ها باید توسط سازمان رعایت شود.

معیار های توانمند ساز که سازمان را برای رسیدن به نتایج عالی توانمند می سازد
معیارهای نتایج که به بررسی میزان دستیابی شرکت به معیار های توانمند ساز می پردازد

هر دسته از این معیار ها ۵۰۰ امتیاز برای شرکت به همراه می آورد. بررسی این امتیازات شرکت را در دریافت گواهینامه بهبود کیفیت مورد سنجش قرار می دهد. هر دسته از معیارهای توانمند ساز و نتایج شامل مواردی می باشد که به شرح آن ها می پردازیم

مدیریت بهبود کیفیت
معیار های توانمند ساز مدیریت بهبود کیفیت

•    رهبری

وظیفه هدفگذاری برای سازمان و ایجاد ابزار مناسب برای رسیدن به اهداف را برعهده دارد.
ثبات سازمان در زمان تغییر، جهت گیری سازمان، بررسی عملکرد سازمان و ترغیب کارکنان برای رسیدن به اهداف از جمله وظایف رهبری می باشد.

•    خط مشی سازمان

سازمان می بایست خط مشی و اهداف خود را با توجه به رضایتمندی تمامی افراد و بازاری که در آن فعالیت می کند مشخص نماید.

•    منابع انسانی

مهم ترین عامل رشد تعالی سازمان کارکنان آن سازمان می باشد. سازمان باید کلیه امور مربوط به کارکنان را که به صورت فردی یا تیمی فعالیت می کنند مورد ارزیابی قرار دهد و آنها را در جهت درست هدایت نماید. همچنین باید با ارتباط موثر با کارکنان و راهکارهایی جهت ترغیب آنان ، انگیزه لازم را در آنان ایجاد کرده تا توان خود را برای رشد و تعالی سازمان به کار گیرند

•    منابع و شرکای تجاری

سازمان می بایست شرکای تجاری خود را برای رسیدن به این اهداف مدیریت و سرپرستی کند. همچنین می بایست منابع لازم برای نیل به اهداف را شناسایی و تامین نماید.

•    فرآیند

سازمان موظف است فرآیند لازم برای کسب رضایت مشتریان و سایر افراد ذینفع در سازمان را مدیریت کرده و ساماندهی کند

معیار های نتایج مدیریت بهبود کیفیت

•    نتایج مربوط به منابع انسانی

سازمان نتایج مربوط به کارکنان خود را بررسی کرده و مشخص می کند در ارتباط با منابع انسانی خود به چه نتایجی دست یافته است

•    نتایج مربوط به مشتریان

هدف سازمان جلب رضایت مشتری و حفظ بازار همیشگی می باشد. در اینجا مشخص می شود سازمان در ارتباط با مشتریان به چه نتایجی رسیده است

•    نتایج مربوط به جامعه

در این مورد نقش سازمان در جامعه مورد ارزیابی قرار می گیرد و مشخص می شود سازمان در خصوص جامعه به چه نتایجی دست پیدا کرده است

•    عملکرد

عملکرد سازمان با توجه به اهداف و برنامه زمانبندی شده مورد بررسی قرار می گیرد و مشخص کننده این است سازمان در رسیدن به اهداف چه نتایجی بدست آورده است.

در مدل بهبود کیفیت سازمان ها نیاز به خود ارزیابی دارند تا نقاط قوت و ضعف خود را تشخیص داده و در رسیدن به اهداف گام های موثری بردارند.

سطوح مختلف مدیریت بهبود کیفیت سازمان

•    گواهینامه

اعطای گواهینامه به سازمان هایی که قصد دارند سطوح کیفیت خود را مطابق با معیارهای نه گانه مدیریت کیفیت سازمانی(EFQM) تنظیم کنند

•    تقدیر نامه

به سازمان هایی تعلق می گیرد که از معیارهای نه گانه حداقل نمره ۴۰۰ را کسب نموده اند

•    تندیس نقره ای

اعطای تندیس سازمان هایی که خود را با معیارهای نه گانه هماهنگ کرده اند و امتیاز حداقل ۶۰۰ را کسب نموده اند

•    تندیس طلایی

اعطای تندیس به سازمان هایی که معیارهای نه گانه در آنها به خوبی اجرا شده و امتیاز حداقل ۷۰۰ را بدست می آورند.

این مقاله به موضوع گواهینامه مدیریت بهبود کیفیت اروپا پرداخت تا قدمی در جهت آشنایی مدیران ما جهت بهبود کیفیت محصولات خود و معرفی  کالای به بازار جهانی برداشته باشد.

نتیجه گیری

مدیریت بهبود کیفیت همواره به بهبود مستمر سازمان ها می پردازد بنابر این سازمان ها را در جهت رشد مورد بررسی قرار می دهد، داشتن این گواهینامه برای سازمان به منزله کیفیت محصول بالای آن می باشد. این گواهینامه به منزله دسترسی سازمان به بازارهای جهانی می باشد. حتی در کشور ما نیز اگر سازمان ها این گواهینامه را نداشته باشند بسیاری از مراکز خدماتی با آنان مشغول به کار نمی شوند.

چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

 

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری

نویسنده : ماهان تیموری – صابر خلیلی

ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، مدیریت برند

 

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

بهترین راهکارهای مدیریت تغییر سازمانی

مقدمه

تغییر یک واقعیت است و مدیریت تغییر سازمانی از جمله کارهای اساسی مدیریت می باشد، که باید بهترین روش را برای مقابله با آن اتخاذ نماید.

تغییر یعنی دور ریختن افکار سنتی و قدیمی و ثبت اندیشه ها و افکار نو در سازمان های جدید. با توجه به اینکه دنیای کسب و کار امروز به شدت درحال تغییر است می بایست تغییرات در سطح سازمان ها صورت پذیرد تا بتوانند از پس چالش های پیش رو برآیند.

اگر تغییر و تحولی درکار نبود مطمئنا کار مدیریت امری ساده بود که با یک برنامه ریزی ساده می توان به آن دست پیدا کرد.

باید توجه داشت که سازمان یک نظام بهم پیوسته است و تغییر در بخشی از سازمان بر روی دیگر بخش های سازمان نیز تاثیر می گذارد. بنابراین ممکن است تغییری که در بخشی از سازمان مفید واقع بوده است در بخش های دیگر ایجاد زیان کند.

سطوح های اصلی تغییر در سازمان در بخش مدیریت بازاریابی، مدیریت فروش، برندینگ و نحوه ارتباط با مشتری می باشد. تغییر در این سطوح برای بقای سازمان لازم می باشد.

علی رغم مهم بودن امر تغییر تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از فرایندهای مدیریت تغییر سازمانی با شکست مواجه می شود.

 

ضرورت های تغییر در سازمان

•    تطبیق دادن سازمان با تغییرات روز بیرونی

•    مدیریت قوی سازمان که تغییرات را از قبل پیش بینی نموده است

ما در این مقاله می کوشیم عوامل شکست تغییر سازمان و راه کارهای مواجه با آن را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم

 

 

مراحل کلی مدیریت تغییر سازمانی

•    تهییه نقشه راهبردی و ارائه طرح به سازمان

•    جدول زمانبندی تغییرات
•    آزمایش قبل از انجام تغییرات کلی
•    انجام فرآیند تغییر سازمانی
•    نظارت بر فرآیند تغییر جهت بررسی عدم انحراف از اهداف
باید توجه داشت که در تمامی این مراحل انسان مهمترین نقش را ایفا می کند. 
زیرا وحله اول نیروی کار در مقابل تغییرات سازمانی از خود واکنش نشان می دهد.

 

مدیریت تغییر سازمانی عوامل زیر را برای شکست تغییر بر می شمارد

•    عوامل کوچک

این عامل بیشتر به کارکنان قدیمی سازمان مربوط می شود که دانش جامعی از تکنولوژی های روز نداشته و عمدتا شاخصه برتری آنان سابقه کار طولانی آنها در سازمان می باشد.
در اینگونه سازمان ها افراد عادت به روزمرگی کرده و از تغییر زیاد راضی نمیباشند.
بنابراین در هنگام مواجهه با تغییر این افراد منافع خود را در خطر احساس کرده و در مقابل آن واکنش نشان می دهند.
همچنین رسیدن به پیشرفت که از اصلی ترین عوامل انسانی تغییر سازمانی می باشد جای خود را به رسیدن به قدرت داده و همین امر موجب می گردد، پیشرفت سازمان در اولویت دوم قرار گیرد و افراد تغییر سازمانی را ابتدا با میزان به قدرت رسیدن خود بسنجند، که اگر همسو با آنها نبود به مخالفت با آن بر می خیزند.

•    عوامل بزرگ یا کلان

سازمان ها به خصوص سازمان های دولتی ترجیح می دهند کار ها را به همان شکل سنتی خود دنبال کنند و به صورت طبیعی با تغییر مقابله می کنند.
عدم تقابل سازمان های دولتی با سایر سازمان ها نیز از عوامل دیگر در جلوگیری از تغییر سازمانی می باشد.
همچنین عدم ثبات مدیریت در سازمان نیز از دیگر موانع تغییر سازمانی می باشد.
در سازمان هایی که مدیریت آنها به سرعت تغییر می کند تغییرات موضعی صورت می گیرد.
در این مواقع حتی مدیرانی که توانایی بالایی دارند فرصت ایجاد تغییرات اساسی را پیدا نخواهند کرد.
بالا رفتن توقعات مشتریان از جمله مواردی است که باعث ایجاد تغییر در روند کاری سازمان ها می شود، 
اما در این میان یک سری سازمان ها خصوصا سازمان های دولتی حضور دارند که با امکانات کمی که در اختیار مردم قرار می دهند سطح توقع آنان را پایین آورده و با اینکار رویه قبلی خود را در پیش می گیرند.
عامل بعدی که بیشتر در کشورهای جهان سوم مشاهده می شود عامل فرهنگی می باشد. 
جامعه ای که نسبت به تغییرات و ایده ها و خلاقیت های نو واکنش نشان می دهد، و یا حتی از آن استقبالی صورت نمی گیرد.
موجب دلسردی افراد شده و روند مدیریت تغییر سازمانی با شکست مواجه می شود.

راهکارهای مدیریت تغییر

راه های مقابله با مخالفت کارکنان

•    رابطه مدیر و کارکنان

شخصیت شناسی ویژگی اصلی مدیران می باشد. مدیر باید بتواند ارتباط موثری با کارکنان برقرار کرده و دلایل تغییر را برای آنان شرح دهد

•    تسهیلات

اعطای آموزش های لازم به کارکنان و دادن مزایای جدید به آنان

•    مشورت

کارکنان را باید از دلایل ایجاد تغییر در سازمان مطلع نمود و از مقاومت آنان جلوگیری کرد

•    استفاده از زور

آخرین مرحله ای که مدیر مجبور است از آن استفاده کند استفاده از زور است که مدیر می بایست درمقابل مخالفت های غیر منطقی افراد از قدرت زور استفاده کرده و تغییرات را شکل دهد.

تغییر از اساسی ترین نیاز های امروزی هر سازمانی برای حفظ بقا می باشد، بنابراین مدیران می بایست بهترین شیوه را برای اعمال تغییرات در سازمان اعمال نمایند.

نتیجه گیری

در دنیای امروز که با سرعت بسیار بالای تغییرات و تحولات صورت می پذیرد، سازمان ها نیز باید بتوانند خود را همسو با آن کنند. برای این منظور سازمان ها می بایست از افراد و مدیران با تجربه و تحول گرا بهره برند. این مدیران می بایست اهمیت تغییر را بدانند و همچنین توانایی بالایی در مدیریت ریسک داشته باشند زیرا اگر مدیر توانایی ریسک کردن نداشته باشد و به خود جرات این کار را ندهد نخواهد توانست سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری نماید

   چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری 

نویسنده: ماهان تیموری – صابر خلیلی

ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، مدیریت بازاریابی

 

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

۰۶ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی

نکاتی مهم برای مدیریت اقتضایی

مقدمه

نظریه مدیریت اقتضایی بیان می دارد که هیچ روش مدیریتی قوی وجود ندارد که کاربرد صد در صد داشته باشد.بلکه باید با توجه به شرایط خاص و موقعیت سازمان تصمیم گیری های لازم به عمل آید. نظریه مدیریت اقتضایی به توانمندی مدیر در تشخیص نیاز ها و سازگاری امکانات سازمان جهت برطرف کردن نیاز ها بستگی دارد. مدیر می تواند با توجه به هوش بالا و اعتماد به نفس کافی و با تکیه بر تجربیات خویش بهترین راه حل را برای توسعه کسب و کار به کار گیرد.

تفکرات رایج در مدیریت اقتضایی

•    در مدیریت یک سبک جهانی و بهترین شیوه وجود ندارد

•    طراحی سازمان باید متناسب با محیط صورت پذیرد

•    نیاز های سازمان زمانی ارضا می شود که سبک های رهبری متناسب با خواست کارکنان باشد

•    سازمان های توانمند نه تنها بین خودشان با سازمان تناسب ایجاد می کنند بلکه در تلاشند بین اجزای درونیشان و زیر مجموعه سازمانشان نیز تناسب ایجاد کنند.

نظریه مدیریت اقتضایی فیدلر

بر طبق نظریه فیدلر مدیریت اقتضایی بر پایه موقعیت و سبک رهبری استوار است.

این امر از دو جنبه سازمان گرایی و انسان گرایی مورد توجه قرار گرفته است.

سازمان گرایی

•    عواملی که سازمان را از نظر تکنولوژی و روابط انسانی محدود می کند
•    تاثیر برنامه ها نه تنها روی امری مشخص بلکه روی کلیه سازمان می گذارد

انسان گرایی

•    نیاز به مدیران انعطاف پذیری که دانش گسترده ای در حیطه کاری خود دارند
•    در اختیار داشتن کارکنانی با توانایی، انعطاف پذیری و مهارت های بالا

سه عامل اصلی نظریه فیدلر

•    رابطه رهبر و گروه

میزان ارتباط و احترامی که افراد برای رهبر خود قائل هستند

•    ساختار و وظایف سازمان

کارهایی که قرار است انجام شود بر اساس سازماندهی سازمان تعیین گردد

•    میزان قدرت رهبری

قدرت و نفوذی که رهبر در ارتباط با کارهایی از جمله عزل و نصب نیرو و سایر مقررات سازمان می تواند اعمال کند

مدیریت اقتضایی

شناسایی سبک رهبری به روش فیدلر

در این روش که از یک پرسش نامه استفاده می شود که در آن ۱۶ صفت متناقض مطرح شده است و در بین کارکنان پخش می شود که از آنها خواسته می شود، درباره همکارانشان بیاندیشند و به همکاری که بیشتر بدش می آمده با آن کار کند نمره ۱ تا ۸ بدهد و این باید در مورد ۱۶ جفت صفت متضاد اجرا شود.

اگر نمره ای که می داده بالا باشد یعنی این کارمند علاقه دارد با آن کارمندی که از او متنفر بوده رابطه شخصی خوبی برقرار کند و این کارمند را باید در زمره افراد کارمند مدار قرار داد.

اگر این فرد نمره پایینی بدهد مشخص می شود این کارمند علاقه شدیدی به تولید دارد و در زمره افراد کارمدار قرار داده می شود. پس از شناسایی افراد و دسته بندی آنها رهبر باید خودش را در موقعیت ذیربط قرار دهد و با توجه به سه عامل اصلی نظریه خود تصمیم گیری کند.
از نظر شخصی بنده در مورد نظریه فیدلر این موارد قابل بحث است که چون اینکار یک کار از طریق پرسشنامه “همکار ناخوشایند” مطرح می شود، زیاد قابل اطمینان نیست، چون این افراد ممکن است پاسخ منطقی و درستی به پرسشنامه ندهند و به طور مستقیم روی عملکرد سازمان تاثیر منفی بگذارد.

از جمله موارد قابل بحث در مدیریت اقتضایی

•    اندازه سازمان

به تعداد افراد سازمان و امکانات سازمان اشاره دارد. زیرا هرچه سازمان بزرگتر باشد و جمعیت بیشتری در آن مشغول باشد هماهنگی سازمان نیز سخت تر خواهد بود

•    شناخت محیط

ممکن است راهکاری برای محیطی مفید و سودمند باشد در صورتی که این راهکار برای محیطی دیگر با شرایطی دیگر مناسب نباشد. حتی تاثیر منفی بر عملکرد سازمان بگذارد.

•    تفاوت های فردی موجود

افراد از حیث میزان تمایل به یادگیری، بلوغ، انتظارات و علایق با یکدیگر تفاوت دارند. این تفاوت ها زمانی مهم می شود که مدیر بخواهد مدیریت اقتضایی خود را بر روی منابع انسانی متمرکز کند. در این حال می بایست ویژگی های فردی تک تک افراد را به درستی شناسایی کرده و متناسب با آن عمل نماید.

•    فناوری

نظریه مدیریت اقتضایی بیان می دارد ساختار سازمانی، سبک مدیریت و استفاده از سیستم های کنترلی برای یک سازمان با نوعی از فناوری، با سازمانی با گونه ای دیگر از فناوری که در اختیار دارد متفاوت است.

نتیجه گیری

سخن آخر این که با توجه به شرایط مختلف سازمان باید مدیر قابلیت های مختلف برای شناخت سازمان را داشته باشد با تا بتواند به درستی تصمیم گیری کرده و شیوه مدیریتی مطلوب را ارائه نماید. باید توجه داشته باشیم که یک طرح اقتضایی خوب موجب تسهیل در مدیریت زمان سازمان خواهد شد و سازمان را حتی می تواند از بحران نجات دهد.

چنانچه موفق به اتمام این مقاله در مدت زمان تخمینی نشده اید به سایت تست تندخوانی مراجعه نمایید

 

خواهشمندیم با دیدگاه سازنده خود ما را در ارائه هرچه بهتر مقالات یاری نمایید

تیم آموزشی ماهان تیموری

نویسنده: ماهان تیموری – صابر خلیلی

ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، آموزش مدیریت سایت

 

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

۲۶ دی ۹۵ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
صابر خلیلی